آتلانتیس

دنیای پر هرج و مرج من

آتلانتیس

دنیای پر هرج و مرج من

مستند راز

پست قبلی کلا چرت و پرت بود!نمیدونم شما مستند راز رو دیدید یا نه.گویا شبکه چهار این مستند رو چند بار پخش کرده اما اگر شما هم مثل من اونو نتونستید ببینید میتونید برید اینجا و با لینک مستقیم دانلودش کنید.برای توضیحات بیشتر میتونید از IMDB کمک بگیرید.این سایت هم تکمیلی هستش و اینطور که از ظاهرش پیدا اطلاعات کاملتری در اختیارتون میزاره البته بگم خودم هنوز حال نکردم توش بگردم.پیشنهاد میکنم این مستند رو ببینید.من این مستند رو 3 ماه پیش دیدم البته به صورت سرسری و در دوتا موقعیت کوچیک بهم جواب داد  بعد تصمیم گرفتم اونو دوباره یعنی حدود 4-5 هفته پیش تقریبا بعد از ریدمان تحلیل سازه 1 ببینمش و اونو  کامل بهش عمل کنم.در همون راستا اومدم دستوراتی رو که در اون مستند بود تا جایی که تونستم بهش عمل کردم و پست قبلی هم قبل از اعلام نمرات( و در راستایی دستیابی به اون احساس مورد نظر در مستند ) دادم.حالا نتایجش رو اینجا بررسی می کنم تا هم برای خودم موندگار بشه هم شما اگر دوست داشتید به این مستند عمل کنید.

در این ترمی که گذشت من اونطوری که باید درس نخوندم مخصوصا این که دانشگاه هم اینترنت پرسرعت اورده بود و ماه هم همش توی اونجا پلاس بودیم یا این که داشتیم لغات انگلیسی حفظ میکریدم.این ترمی هم که گذشت واقعا درس تخمی توش زیاد بود.معدل من این ترم شد 15.45 که نسبت به ترم گذشته 1.20 نمره کاهش داشت البته دروس ترم قبلم هم نمره اورتر بودن.حالا نمرات:

تحلیل سازه 11 شدم.خودم هنوز نمیدونم چرا ولی شد!نه این که ناراحت باشم ها!نه!ولی واقعا اونقدر که من تحلیل 1 خوندم رفته بودم برای 17-18 که به دلایلی که هنوز هم نفهمیدم نمیدونم چرا اینطوری شد!اینم بگم که من اصلا از اون ادمایی نیستم که 3 روز میشنن یک درس رو میخونن بعد میگن خیلی براش زحمت کشیدیم و فلان!من این درست رو از همون اول ترم شروع کردم به خوندن اما...بگذریم.به قول بابام به چپت

اینم بگم که بعد از خراب کردن تحلیل من به طور جدی اومدم به این مستند عمل کردم و انتظار داشتم بشم 14 که شدم 11 یعنی اینطور نبود که قبل از امتحانات شروع به انجام دستورالعمل ها بکنم.

تکنولوژی بتن:19 نمره ای که اصلا فکرشو نمیکردم!اینقدر که استاد تخمی بود که میگفتم فقط میخوام پاس بشم!اما خدا رو شکر نفر دوم کلاسش شدم

مقاومت مصالح دو:18.7 اینم خیلی برام غیر قابل باور بود .اما خدارو شکر اینم شدیم نفر دوم

راهسازی:14   تفسیر نهج البلاغه:18 هیدرولیک:13.5   این 3 تا درس رو درسته هی رفتیم به استاد گفتیم که بد نمره دادید و فلان ...اما واقعا همین میشدم  البته برای تفسیر اونقدر که من با استاده رفیق بودم انتظار داشتم بهم 20 رو بده که نداد و بازم به چپم...

هیدرولوژی:15  اینو من به نظر خودم خیلی خوب دادم و می شد 20 بشم اما نشدم چرا؟چون استاد واقعا بد نمره میداد...همه میدونستیم درس راحت و مزخرفه و استادش هم مزخرفتر...ولی باز خوب نمره داد!ترم قبل 18-19 رو داده بود 12 این ترم 18-19 رو داد 15 !

در کل  درسته که من با توجه به دستورات مستند راز برای خودم در نظر گفته بودم که معدلم 16 بشه اما خب نشد اما این مستند واقعا برام در دو درس تکنو و مقاومت جواب داد.یعنی احساس کردم که 19 میشم و شدم!و این که در تحلیل خوب نشدم و در دروس دیگه نمره خودم رو اوردم دلیل نمیشه که از قانون جاذبه نا امید بشم و اونو سعی دارم در کل زندگیم به کار ببرم.کارها و نتایج بعدیم رو در این زمینه حتما اینجا مینویسم.

کارنامه عالی

این ترمی که گذشت تا الان بهترین ترمی بوده که داشتم و خدا رو شکر هر ترم دارم پیشرفت می کنم.در این ترم من اصلا زیاد درس نخوندم ولی بلد بودم چکار کنم که معدلم بیاد بالا.نمراتی که در این ترم کسب کردم جالب هستن:

تحلیل سازه که برای اولین بار برش داشتم 9.75 که روی نمودار رفت و تبدیل شد به 14.که البته در طول ترم همش از استاده سوال می پرسیدم و اخرشم تمرین و پروژه بهش دادم و 4 نمره بهم اضافه کرد.

راهسازی که انصافا برای پروژش زحمت کشیدم ولی اون قدری که حقم بود نداد و اخرش شدم 14

تفسیر نهج البلاغه که فکر نمی کردم زیر 20 بشم ولی شدم 18

مقاومت مصالح 2 که استاد به شدت خفن بود ولی چون باهام خیلی حال کرد داد 19

هیدرولیک که از برگه اوردم 15 و 2 نمره هم تمرین الکی بهش دادیم شدیم 17 و ازمایشگاش هم که خیلی خراب کرده بودم خدا رو شکر به لطف پروژه و... داد 12.75

هیدرولوژی که استادش به شدت بدقلق بود و بد نمره می داد ولی من همشو درست نوشتم داد 20

تکنولوژی بتن که واقعا استاد سخت گیر بودولی خدا رو شکر داد 19 شدیم نفر اول کلاس و آزمایشگاش هم شدم 19 که دمش گرم راحت گرفت.

معدلم هم خدا رو شکر شد 17.09 که البته 24 واحد عمرا بردارم.

فعلا تا گزارشات بعدی منتظر بمانید....

دعوای بزرگ

من و برادرم از 10 سال پیش (از بچگی ) همش با هم مشکل داشتیم و هی دعوا میکردیم.در این چند ساله هم بابام و اقعا در قضاوت بین ما تبعیض قائل می شد و میشه.همیشه خدا میگه تقصیر منه و همش به من عصبانی میشه و موفقیت های من در برابر اون در نظر اون کم اهمیته ولی اگر اون در مسئله ای موفق شده حتما از من بهتره و ....ما هی مشکل داشتیم تا این که کنکور شهر انتخابی رو کرج زدم و از شر کل خانواده راحت شدم تا این که بعد از 1 سال و نیم برادرمون به بهانه کار اومد تلپ شد و با من زندگی می کنه و من همش باش مشکل دارم و واقعا ازش متنفرم و همیشه به مامانم میگم میگم که اقا من که عرضه داشتم کرج قبول شم (اونم بدون سهمیه بابام بر خلاف برادرم که با سهمیه بزور دانشگاه ازاد دهات کاشان قبول شد.اما من هم دولتی کرمان قبول شدم کما این که مدیریت دانشگاه شهید بهشتی تهران هم قبول میشدم  و هم دانشگاه ازاد کرج قبول شدم) چرا باید اینو بفرستین کنار من؟درگیری ما در2 هفته پیش به اوج رسید و هفته قبل داشت به چاقو کشی نزدیک می شد (کما این که شد چون من رفیتم چاقو برداشتم که اطرافیان مانع شدند) بعد از اون دعوا مادرم هی گفت ما خونه شما رو جدا می کنیم و میدونم تقصیر اون بود و ....من دیدم بعد از یک هفته خبری نشد و از اونجایی که خیلی خیلی کینه ای هستم امشب زنگ زدم قم و یک دعوا مرافه حسابی کردم و کلی حرف زدم بهشون (البته خیلی سعی کردم که فحش ندم اما با اینحال سعی کردم بدون فحش دادن خیلی تند و تیز حرف بزنم و اسمشه که فحش ندادم).اینم بگم که به خاطر تبعیضات بابام الان تقریبا  5 ماهه که من و بابام ما اصلا با هم حرف نمی زنیم و امشب هم مامانم و اون یکی برادرم رابط بود.امشب فهمیدم که از فاصله 220 کیلومتری یک حال اساسی به خونه دادم و به قول معروف یک ککی انداختم تو شلوارشون...ببینید چقدر قضیه رو جدی کردم که همین امشب یک خونه رو پیشنهاد کردن که فردا اون یکی داداشم بیاد و به این یکی بگه که اره باید خونتون جدا بشه و داداشمون مارو ترک کنه (انشالله)

اما در مورد بابام که باهاش حرف نمی زنم اینو بگم که عادت دارم وقتی با یکی میزنم بهم به جای این که هی باهاش دعوا کنم باهاش حرف نمی زنم.تا الان سه بار شده که با بابام قهر کردم ولی رکوردم همین اخریه که 5 ماه طول کشیده.دفعه اول بعد از چند هفته چون نزدیک عید بود هی همه تو گوش من خوندن که تو کوتاه بیا و علی رغم میل باطنی من کوتاه اومدم و غرورم رو زیر پا گذاشتم.اما دفعه دوم واقعا سر یک موضوع الکی حرفمون شد (یا بهتره بگم اون عصبانی شد ) و من گفتم عمرا این دفعه کوتاه بیام و نتیجش هم این شد که بعد از 3 ماه خود حاجی اقا افتاد به غلط کردن و قبل از رفتن به سوریه اومد با من شروع کرد به حرف زدن و اشتی کردیم.اما ایندفعه وضع فرق میکنه مخصوصا با کاری که امشب کردم مثل این که نفت رو اتیش بریزی ما هم فکر کنم مدت قهرمون رو تا 4-5 ماه دیگه گارانتی کردیم.

نکته:من بابام چون جانبازه و مشکل اعصاب داره خیلی زود عصبانی میشه و باید بهش حق داد اما چون بیشتر از 70% به من عصبانی میشه برای همینه که باهاش مشکل دارم.و زیاد ازش دفاع نمی کنم و زیادی هم بهش حق نمیدم!

نکته 2: بابای من تو فامیل مشهوره به لجبازی و واقعا هم لجبازه و خیلی زود قهر میکنه.الان تقریبا 17 سال که با یکی از خواهراش کلا قطع رابطه کرده!در ضمن خیلی هم کینه اییه.من هم لجبازی و کینه ای بودن رو ازش به ارث بردم اما با ورژن جدیدتر و به شدت بدتر!

پیشنهاد:اگر احیانا الافی پیدا شد که این چرت و پرت ها رو خوند و خواست احیانا نظری بده لطفا اصلا تو کامنتش اصلا راجعه به اشتی کردن و کوتاه اومدن اینجانب چیزی نگه که ممکنه نظرش پابلیش نشه.